امور انتظامی

شکایات


شکایات

ماده1- دادسرای انتظامی عهده دارتحقیق و کشف تخلفات و تعقیب متخلفین و اقامه شکایت انتظامی در هیاتهای بدوی انتظامی در حدود قوانین و مقررات پزشکی اعم از تصویبنامه ها، آئین نامه ها، مصوبات شورایعالی ، دستورالعملها و نظامات معین میباشد .

ماده2- دادسرا به ریاست دادستان انتظامی و به تعداد لازم دادیار تشکیل می شود . دادستان می تواند دارای یک معاون اول باشد که در غیاب او وظایف انتظامی واداری را انجام دهد. دبیرخانه دادسرا تحت نظارت دادستان انجام وظیفه می کند. رئیس دفتر دادسرا ازبین کارمندان با سابقه سازمان انتخاب میشود. دبیرخانه به تناسب  پرونده ها و در صورت اقتضا می تواند دارای منشی و بایگان باشد.
تبصره – درصورت لزوم، دادستان می تواندازسازمان نظام پزشکی محل تقاضای مشاور حقوقی نماید .

ماده 3 - وظیفه دبیرخانه دادسرا دریافت شکایات و ثبت آنها در دفتر مخصوص ثبت شکایت و نگهداری سوابق و مدارک است . دبیرخانه باید شکایت را بلافاصله پس از وصول ثبت نموده و رسیدی مشتمل بر نام شاکی و دیگر مشخصات او، موضوع شکایت، تاریخ تسلیم وشماره ثبت به شاکی بدهد .
تبصره – ثبت و بررسی شکایت موکول به پرداخت هزینه به میزانی است که شورایعالی تعیین می نماید .
ماده4- دادستان ودادیاران باملاحظه شرایط قانونی از بین صاحبان حرفه های پزشکی که دارای اعتبارعلمی و حسن شهرت در جامعه پزشکی و آشنا به امورانتظامی هستند انتخاب می شوند و نباید دارای سابقه محکومیت انتظامی یا کیفری باشند.

ماده5- دادسرای انتظامی در معیت هیات های بدوی انتظامی تشکیل می شود. قلمروماموریت دادسرا، حوزه صلاحیت هیات بدوی است که توسط شورایعالی تعیین می گردد.

ماده6- تعقیب امور انتظامی منحصرا" با دادسرای انتظامی است . جهات قانونی برای شروع تعقیب همان است که  درماده 30 قانون سازمان نظام پزشکی( که از این پس به اختصار قانون نامیده می شود) ذکر شده است.
* تبصره1- شاکی و مراجع ذیصلاح جهت اعلام تخلف حداکثر ظرف مدت یکسال از تاریخ وقوع تخلف یابروز عوارض می توانند به دادسرا اعلام شکایت کنند. آغاز مرورزمان تخلف انتظامی شاغلان حرفه های پزشکی، تاریخ وقوع تخلف بوده و درمورد تخلفات مستمر، تاریخی است که استمرار قطع شده است.
* تبصره2- درصورتیکه رسیدگی به پرونده منوط به تعیین تکلیف در دادگستری باشد، مرورزمان متوقف شده و مدتی که تعقیب متخلف به علل مذکور معلق می ماند، جزو مدت مرورزمان محسوب نمی شود. همچنین جریان مرورزمان با هراقدام تعقیبی قطع شده و مدت قبلی مرورزمانهایی که قطع شده ، محاسبه نمی شود. 

ماده7- دادستان در اموری که به دادیار ارجاع می شود حق نظارت و دادن تعلیمات را دارد و می تواند در تحقیقاتی که توسط دادیار بعمل می آید حضور به هم رساند.

ماده8- دادیار در جریان تحقیقات ، تقاضای دادستان را اجرا و در صورتمجلس قید می کند. چنانچه با اشکالی مواجه شود که انجام آن مقدور نباشد، مراتب را به دادستان اعلام کرده و منتظر رفع مانع و تعیین تکلیف می شود. در صورتیکه دادیار ضمن تحقیقات خود به تخلفات دیگری برخورد نماید، موضوع و چگونگی را به دادستان اعلام نموده و در صورت ارجاع او آن را مورد رسیدگی قرار می دهد .

ماده9- دادیار جز در مورد تخلفات مشهود، بدون ارجاع دادستان یا معاون اوحق رسیدگی ندارد.

ماده10- کلیه مراکز و مقامات بهداشتی و درمانی اعم از دولتی وغیر دولتی باید فورا" درخواست دادسرا را به موقع اجرا در آورده و اطلاعات و مدارک و اسناد مورد مطالبه را در مهلتی که تعیین می شود دراختیار دادسرا قرار دهند و چنانچه عذر موجهی داشته باشند در همان مهلت اعلام  نمایند.
تبصره- خودداری، ممانعت و یا تاخیر در انجام دستورات دادسرا مستوجب تعقیب و مجازات انتظامی است.

ماده11- دادسرا می تواند هر گونه تحقیق واطلاعاتی را که برای کشف و تعقیب تخلف لازم می داند به عمل آورده و اشخاصی که اطلاعات آنان را موثر میداند احضار یا کتبا" از آنان استعلام نماید .

ماده12- چنانچه رسیدگی به تخلفاتی که واجد جهات فنی وتخصصی است مقتضی دخالت کارشناس باشد دادسرا می تواند نظر کارشناسی متخصصان معتمد را استعلام و در صورت اختلاف نظر آنان توضیحات لازم را اخذ نماید.

ماده13- دادسرا شکایت شاکی یا اعلام کننده تخلف را با دلایل آن استماع می نماید.چنانچه پس از خاتمه تحقیقات دلایل برای تعقیب مشتکی عنه کفایت داشته باشد می تواند او را با تصریح نوع تخلف در احضاریه دعوت نماید. دادسرا مکلف است نوع تخلف و دلایل مشتکی عنه را به وی تفهیم نماید. در صورتیکه شاکی یا مشتکی عنه به دلایلی اعم از نظر کارشناسی یا مطالبه و ملاحظه اسناد و سوابق پزشکی و دیگر مدارک استناد نمایند و رسیدگی به آن دلایل موثر در احراز واقع باشد، دادسرا آن را انجام می دهد. چنانچه رسیدگی به دلایل مزبور مستلزم هزینه ای باشد، پرداخت هزینه به عهده استناد کننده است .
* تبصره- در صورتیکه مشتکی عنه برای تدارک دفاع یا تهیه مدارک ، استمهال نماید، دادسرا می تواند حداکثر دوهفته مهلت به او اعطا کند.

ماده14- شاکی انتظامی بایدهزینه های لازم را طبق تعرفه ای که شورایعالی نظام پزشکی تعیین می کند ، پرداخت نماید، مگر اینکه به تشخیص دادستان یا رئیس هیات مدیره نظام پزشکی محل، فاقد استطاعت باشد .

ماده15- شاکی انتظامی کسی است که شخصا" ذینفع بوده و قانونا"حق مطالبه دیه و ضرر وزیان را در محاکم دادگستری دارد . چنانچه اقدام شاکی به شکایت انتظامی به نمایندگی از بیمار صغیر ، محجور یا عاجز باشد باید سمت شاکی از حیث ولایت ، قیمومت ، وکالت ، امانت و غیره مسلم و مدارک مربوط به سمت اخذ گردد.

ماده16- تعقیب انتظامی موقوف به شکایت شاکی نیست و گذشت شاکی یا  اولیا و نمایندگان قانونی او موجب موقوف ماندن تعقیب نخواهد بود، مگر اینکه صرفنظر از گذشت، دلایل برای تعقیب کافی نباشد که در اینصورت دادسرا قرار منع تعقیب صادر خواهد کرد.

ماده17- شکایت باید با امضا و تاریخ و شامل نام و مشخصات و نشانی کامل شاکی و مشتکی عنه و تاریخ و محل وقوع تخلف باشد. به شکایات بدون امضا یا دارای امضای مستعار ترتیب اثر داده نمی شود.

ماده18- تخلف انتظامی مشهود عبارت است از تخلفی که در مرئی و منظر اعضای دادسرا یا هیات های انتظامی واقع شود یا اعضای مذکور بلافاصله در محل وقوع حضوریافته، آثار و دلایل تخلف را پس از وقوع آن مشاهده نمایند یا دلایل و وسایل تخلف در تصرف فرد یافت شود یا تعلق اسباب و دلایل به وی محرز باشد.

ماده19- در مورد تخلفات مشهود، اعضای دادسرا با تنظیم صورتمجلس و ذکر چگونگی وقوع تخلف، اقدامات قانونی را معمول خواهند داشت .
* تبصره – درمورد تخلفات مشهود، اعضای هیاتهای انتظامی با تصریح به مشهود بودن تخلف، مراتب را جهت تعقیب انتظامی به دادسرا اعلام می نمایند .

ماده20- چنانچه تعطیل موقت آن بخش از مؤسسه و مرکز بهداشتی و درمانی که مربوط به موضوع و محل ارتکاب تخلف است برای انجام تحقیقات یا جلوگیری از ادامه تخلف انتظامی یا مصالح تندرستی جامعه ضروری باشد، دادستان انتظامی می تواند پلمپ مرکز فوق را حسب مورد از دادسرای عمومی و انقلاب محل و یا وزارت بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی درخواست نماید.
* تبصره- در صورتیکه دلیلی بر وقوع جرمی باشد یا اقدام دیگری لازم باشد که مستلزم تعقیب کیفری یا دخالت دادسرای عمومی و انقلاب باشد، مراتب فورا" به آن دادسرا اعلام می گردد.

ماده21- چنانچه مشتکی عنه در شعب مختلف دادیاری تحت تعقیب باشد، به دستور دادستان به کلیه تخلفات او تؤاما" در شعبه واحد دادیاری رسیدگی می شود .

ماده22- تحقیقات در دادسرا غیر علنی است .

ماده23- احضار شاکی و مشتکی عنه با احضاریه به عمل می آید.  احضاریه در دو نسخه تنظیم و ارسال می شود که یک نسخه ازآن به شاکی یا مشتکی عنه تسلیم و نسخه دیگر پس از امضا، اعاده می گردد . در احضاریه مشخصات مخاطب و جهت احضار و تاریخ و محل حضور قید می شود .
تبصره- فاصله بین ابلاغ احضاریه تا تاریخ حضور نباید کمتر از سه روز باشد. در مواردیکه جنبه فوریت داشته باشد ، می توان مشتکی عنه را زودتر احضار کرد. در صورت امتناع مخاطب از گرفتن اوراق، مراتب در برگ احضاریه قید می شود.

ماده24- هرگونه ابلاغ اوراق در محل کار یا مطب یا در محل اقامت بعمل می آید و می تواند بطریق مقتضی دیگر از جمله پست الکترونیک یا دورنگار و در موارد فوری بوسیله تلفن انجام گیرد. درصورت اخیر باید ازاطلاع مخاطب اطمینان حاصل شود.

ماده25- صاحبان حرفه های  پزشکی و وابسته در صورت تغییر نشانی مکلفند نشانی جدید خود را کتبا" اعلام نمایند. در غیر اینصورت اوراق به آدرسی که در سوابق سازمان نظام پزشکی موجود است ارسال گردیده وابلاغ شده محسوب می شود و ادعای عدم اطلاع پذیرفته نیست .

ماده26- دادسرا نباید کسی را بدون دلیل احضار کند.

ماده27- چنانچه پس از انجام تحقیقات لازم، دلایل ارتکاب کفایت داشته باشد، دادیار نظرخود را به دادستان یا معاون او کتبأ اعلام نموده و در صورت موافقت با تنظیم کیفر خواست، از هیات بدوی انتظامی تقاضای مجازات متخلف را می نماید. مشخصات کیفر خواست همان است که در قانون آمده است .

ماده28- دبیرخانه دادسرا پرونده را به انضمام کیفرخواست به دفترهیات بدوی ارسال می نماید.

ماده29- چنانچه متخلف دارای سوابق انتظامی دیگری باشد، به منظور رعایت تعدد و تکرار باید در کیفر خواست به آن تصریح شود .

ماده30- در صورتیکه فعل یا ترک فعل انتسابی در فرض وقوع و صحت، تخلف نباشد یا تخلف ادعایی متوجه مشتکی عنه نباشد یا دلایل برای تعقیب کافی نباشد، دادسرا قرار منع تعقیب صادر می کند .

ماده31- در صورتیکه متخلف فوت نموده یا دچار جنون گردد یا تخلف انتسابی مشمول مرور زمان باشد یا قبلا" همان تخلف مورد رسیدگی واقع و مختومه شده باشد، قرار موقوفی تعقیب صادر می شود .

* تبصره – کلیه قرارهای صادره توسط دادیار باید با موافقت دادستان یا معاون اول وی باشد.

ماده32- چنانچه دادستان با قرارهای منع یا موقوفی تعقیب موافقت نماید، قرار صادره باید با تذکر حق اعتراض به شاکی یا مرجع اعلام تخلف ابلاغ گردد. مهلت اعتراض بیست روز از تاریخ ابلاغ است و مرجع رسیدگی به آن هیات بدوی انتظامی است .

ماده33- در صورتیکه رسیدگی به تخلف منوط به اثبات امری باشد که اتخاذ تصمیم درخصوص آن درصلاحیت مرجع دیگری بوده و تفکیک تخلف ممکن نباشد، رسیدگی تا تعیین تکلیف از  مرجع صلاحیتدارمتوقف و مراتب به شاکی ابلاغ می گردد.

ماده34- در صورتیکه چندین نفر در پرونده تحت تعقیب بوده و پرونده نسبت به تخلفات بعضی از آنان مهیای صدور کیفرخواست باشد، دادستان می تواند نسبت به آنها تعیین تکلیف نماید، مگر اینکه صدور کیفرخواست جداگانه با توجه به نحوه روابط و دخالت افراد، ممکن نباشد .

ماده35- در صورتیکه یکنفر به ارتکاب تخلفات متعددی در پرونده تحت تعقیب باشد و به نظر دادستان تحقیقات پرونده نسبت به بعضی از آن تخلفات کامل بوده و تفکیک آن بخش ممکن باشد، نسبت به  همان قسمت کیفرخواست صادر شده و پرونده در مورد سایر قسمتها مفتوح مانده و رسیدگی ادامه خواهد یافت.

ماده36- چنانچه تخلف در حوزه نظام پزشکی دیگری واقع شده باشد، پرونده با صدور قرار عدم صلاحیت به آن مرجع ارسال می شود.

ماده37- در صورتیکه شکایت شاکی یا اعلام کننده واجد عنوان جزایی باشد، مراتب با صدور قرار عدم صلاحیت به مراجع قضایی اعلام می گردد .

* تبصره- رسیدگی و اقدامات مراجع قضایی در هر حال مانع رسیدگی به تخلفات صنفی و حرفه ای متخلفان در دادسراها و هیاتهای انتظامی نمی باشد.

ماده38- چنانچه انجام تحقیقات درمورد تخلف اعلام شده یا انجام امر کارشناسی در حوزه نظام پزشکی دیگری لازم باشد ، با اعطای نیابت ، انجام آن مطالبه می شود . موارد نیابت و چگونگی اقدام باید تصریح شود . دادسراها و هیاتهای انتظامی در حدود نیابت، اقدام و پرونده را اعاده می نمایند.

ماده39- اعضای دادسراها وهیاتهای انتظامی درموارد زیر در رسیدگی و صدور رای شرکت نمی کنند:
الف- عضو هیات (عضو دادسرا) یا همسرایشان با شاکی یا مشتکی عنه ، قرابت نسبی یا سببی تادرجه دوم ازطبقه سوم داشته باشند .)  قرابت یا نسبی  است و یا سببی. قرابت نسبی به ترتیب طبقات ذیل است: طبقه اول- پدر، مادر، اولاد و اولاد اولاد. طبقه دوم- برادر و خواهر و اولادآنها به علاوه اجداد و اجداداجداد. طبقه سوم- عمو، عمه، دایی، خاله و اولادآنها. در هر طبقه درجات قرب و بعد قرابت نسبی به عده نسل ها در آن طبقه معین می گردد. مثلا در طبقه اول قرابت پدر و مادر با اولاد در درجه اول و نسبت به اولاد اولاد در درجه دوم از طبقه اول خواهد بود و یا در طبقه سوم قرابت عمو و دایی در درجه اول از طبقه سوم و قرابت اولاد آنها در درجه دوم ازهمان طبقه است. شایان ذکر است که هرکس در هرخط ودرجه که با یکنفر قرابت نسبی داشته باشد، درهمان خط و به همان درجه قرابت سببی با زوج یا زوجه او خواهد داشت.)
ب- عضوهیات (عضو دادسرا) یاهمسرایشان با شاکی یامشتکی عنه دعوای حقوقی یاجزایی داشته باشند.
ج- عضو هیات (عضو دادسرا) یاهمسرایشان در دعوای طرح شده ذینفع باشند.
د- عضو هیات یا عضو دادسرا قبلا در پرونده اظهارنظر انتظامی نموده باشند.
*  تبصره- کارشناسان انتظامی برای هر پرونده فقط در یک مرحله می توانند اظهارنظر تخصصی نمایند.

ماده40- تصمیمات دادسرا از طریق دبیرخانه ابلاغ می شود.



تجدید نظر ها


 

ماده65- آرای قابل تجدیدنظرهیاتهای بدوی انتظامی عبارتند از :
         الف- احکام برائت یا محکومیت .
         ب – قرار های منع یا موقوفی تعقیب.

ماده66- مرجع تجدیدنظرخواهی ازآرای هیاتهای بدوی هرحوزه انتظامی، هیات تجدیدنظر مرکز همان استان است .

 



ماده67- اشخاص ذیل، حق درخواست تجدید نظررا دارند:
        الف- محکوم علیه یا نماینده قانونی او.
        ب- شاکی یا مشتکی عنه مندرج در ماده 30 قانون .


ماده68- متقاضی تجدیدنظر باید درخواست خود را ظرف مهلت مقرر به دفتر هیات بدوی صادر کننده رای تسلیم نماید.
مرجع یاد شده باید بلافاصله پس از وصول درخواست آنرا ثبت نموده و رسیدی مشتمل برتاریخ و نام متقاضی و طرف شکایت تسلیم نماید و روی کلیه برگه های درخواست تجدیدنظر، همان تاریخ را قید کند. این تاریخ، تاریخ تجدیدنظرخواهی محسوب میشود.

 *   تبصره – پس از تسلیم درخواست تجدیدنظر، مدیر دفتر هیات بدوی پس از تکمیل، اصل پرونده را ظرف مدت یک هفته به مرجع تجدیدنظر ارسال می نماید .

ماده69- درخواست تجدیدنظر بایدمشتمل بر نکات زیرباشد:
الف- نام و نام خانوادگی و محل سکونت و سایر مشخصات تجدیدنظرخواه و نماینده قانونی او( در صورتی که درخواست تجدیدنظررا نماینده داده باشد .)
ب- نام و نام خانوادگی ومحل سکونت و سایر مشخصات تجدیدنظرخوانده.
ج- رای صادره که از آن تجدیدنظرخواهی شده، هیات بدوی صادر کننده رای و تاریخ ابلاغ .
د- دلایل تجدیدنظرخواهی .

ماده70- درخواست تجدیدنظر و ضمائم آن باید دردونسخه تنظیم و هزینه آن به میزانی که توسط شورایعالی تعیین شده، پرداخت گردد. چنانچه به تشخیص رئیس هیات تجدیدنظر و یا رئیس هیات مدیره نظام پزشکی محل، متقاضی فاقد بضاعت باشد از پرداخت هزینه معاف است.

ماده71- مدیر دفتر هیات تجدیدنظر ظرف مدت یک هفته از تاریخ وصول پرونده، درخواست تجدیدنظر و ضمائم آن را برای تجدیدنظرخوانده ارسال و یا آنرا به رؤیت وی رسانده و اخطار می نماید چنانچه پاسخی دارد ظرف مدت ده روز تسلیم نماید.

ماده72- چنانچه درخواست تجدیدنظر خارج از مهلت تقدیم شده باشد، هیات تجدیدنظر قرار رد درخواست تجدیدنظرخواهی صادر می نماید .

ماده73- چنانچه متقاضی تجدیدنظر درخواست خود را مسترد دارد، هیات تجدیدنظر قرار رد آن را صادر نموده و رای هیات بدوی به قوت خود باقی خواهد ماند.


ماده74- ترکیب هیات تجدیدنظر و طرز انتخاب اعضای آن به ترتیبی است که در قانون آمده است . هیات تجدیدنظر دارای دفتری است که تصدی آن با رئیس دفتربوده و تحت نظارت رئیس هیات انجام وظیفه می کند .

ماده75- درصورتیکه هیات تجدیدنظردارای شعب متعدد باشد، رئیس شعبه اول امور اداری و ارجاع پرونده ها را عهده دار است .

ماده76- اعضای هیات تجدیدنظر در اولین جلسه با رای مخفی و به اکثریت آرا از بین خود یکنفر را به عنوان رئیس و یکنفر را به عنوان دبیر هیات برای مدت دو سال انتخاب می نمایند. تجدیدانتخاب ایشان برای دوره بعد بلا اشکال است.  تعیین تعداد جلسات هیات و زمان تشکیل آنها با توجه به تعدادو تناسب پرونده ها با مشاوره اعضا توسط رئیس هیات تعیین می شود .
*   تبصره1- اداره جلسات هیات با رئیس و در غیاب او با دبیر هیات خواهد بود و در صورتیکه هیچیک از ایشان در جلسه هیات حضور نداشته باشند، اعضای حاضر از میان خود و با اکثریت آرا یکنفر را برای اداره همان جلسه انتخاب می نمایند.
*  تبصره2- احکام رئیس و دبیر هیات تجدیدنظرانتظامی توسط رئیس کل سازمان صادر می گردد.

ماده77- اعضای هیات تجدیدنظر مکلفند به طور منظم در جلسات هیات شرکت نمایند. در صورتیکه بدون عذرموجه یا بدون موافقت قبلی رئیس هیات، ظرف مدت یکسال در 3 جلسه متوالی یا 5 جلسه متناوب غیبت داشته باشند، با اعلام رئیس هیات تجدیدنظر به رئیس شورای هماهنگی نظام پزشکی های استان مربوط ، نسبت به جایگزینی ایشان اقدام خواهد گردید.
 

ماده78- پس از وصول پرونده به هیات تجدیدنظر، هیات به نوبت رسیدگی می نماید. مگراینکه به تشخیص رئیس هیات رسیدگی خارج از نوبت لازم باشد .

ماده79- پرونده ها به نوبت توسط رئیس هیات به یکی از اعضا ارجاع می شود. عضو هیات مکلف است ظرف یک هفته خلاصه ای از جریان پرونده و دلایل طرفین و جهات تجدیدنظرخواهی را ضمن اظهارعقیده خود کتبا" اعلام نماید تا دراولین جلسه پس از آن مطرح شود. هیات با توجه به تحقیقات به عمل آمده و گزارش کتبی عضومحقق و مشاوره، به شرح آتی اتخاذ تصمیم می نماید:

الف- چنانچه با توجه به مدافعات طرفین و دلایل آن ، حضور طرفین برای اخذ توضیح لازم باشد با تعیین وقت از آنان دعوت به عمل می آورد. موارد سؤال در صورتمجلس هیات ودراحضاریه ها قید می شود. عدم حضور مانع رسیدگی نمی باشد.

*   تبصره- احضار طرفین و سایر ترتیبات مربوط به آن مطابق مقررات هیات بدوی انتظامی است .

ب- اگر رای تجدیدنظرخواسته در حدود قانون و مقررات مربوط صادر شده باشد، ضمن تائید، آن را به هیات بدوی صادر کننده رای اعاده می دهد .
ج- چنانچه رای از هیات بدوی فاقد صلاحیت صادر شده باشد، هیات تجدیدنظر آنرا نقض و پرونده را به مرجع صالح ارجاع می نماید .
د- اگر عملی که محکوم علیه به علت ارتکاب آن محکوم شده به فرض ثبوت تخلف نباشد یا به لحاظ سایر جهات قانونی قابل تعقیب نبوده یا متوجه محکوم علیه نباشد و هیات تجدیدنظر برائت محکوم علیه را احراز کند، رای بدوی  را نقض و برائت او را صادر می کند .
ه- چنانچه به نظرهیات ، تحقیقات کامل نباشد یا اخذ توضیح از کارشناس لازم باشد، هیات می تواند راسا" تحقیقات مورد نظر را انجام یا از کارشناس استعلام نموده یا اینکه انجام آنرااز دادسرا و یا هیات بدوی انتظامی بخواهد.
و - اگر رای هیات بدوی به صورت قرار باشد و به هر علت نقض شود ، پرونده جهت رسیدگی به هیات مذکور ارسال می شود .هیات بدوی مکلف است به ماهیت موضوع رسیدگی و رای صادر نماید.
ز- چنانچه سمت تجدیدنظرخواه محرزنباشد، هیات قراررد درخواست تجدیدنظرخواهی صادر می نماید.
ح- هیات تجدیدنظر می تواند ازدادستان یا جانشین قانونی او برای دفاع از کیفرخواست دعوت به عمل آورد. عدم حضورایشان مانع از رسیدگی نیست.

*   تبصره- دادستان می تواند در موارد ضروری برای دفاع از کیفرخواست با هماهنگی رئیس هیات تجدیدنظر در جلسه هیات شرکت نماید.

ماده80- هیات تجدیدنظر به آنچه که موضوع رسیدگی هیات بدوی قرار گرفته و نسبت به آن تجدیدنظر خواهی شده رسیدگی مینماید و خارج از آن حق رسیدگی ندارد.

*   تبصره- نسبت به مواردیکه هیات بدوی رسیدگی ننموده، هیات تجدیدنظر با ذکر موارد، پرونده را جهت رسیدگی و صدور رای به هیات بدوی اعاده می نماید.

ماده81- چنانچه رای هیات بدوی در اساس قضیه وچگونگی احرازتخلف، صحیحا" صادرشده ولی ازحیث تطبیق آن باماده استنادی مواجه با اشکال باشد،هیات تجدیدنظرضمن اصلاح آن،رای صادره را تائید مینماید.

ماده82- هیات تجدیدنظرحق تشدید مجازات انتظامی را ندارد مگر اینکه شاکی از رای صادره تجدیدنظرخواهی کرده باشد .

ماده83- چنانچه در رای هیات بدوی از نظراحتساب مدت محکومیت یا تعیین مشخصات طرفین و یا  تنظیم و نوشتن رای، سهو قلم رخ داده باشد( مانند از قلم افتادن کلمه ای یا زیاد شدن آن) هیات تجدیدنظر آنرا تصحیح می نماید .

ماده84- چنانچه یکی ازصاحبان حرفه های پزشکی یا وابسته درشعب متعدد هیات تجدیدنظر مرکزیک استان و در پرونده های متعدد تحت تعقیب باشد، رئیس شعبه اول پس ازاطلاع ، به منظور رسیدگی توأم  و رعایت مقررات تعدد، پرونده ها را به  شعبه ای که تاریخ ارجاع آن مقدم است ارجاع  می دهد.

ماده85-  درصورتیکه یکنفر به ارتکاب تخلفات متعددی در پرونده تعقیب و محکوم شده باشد و به نظر هیات تجدیدنظر ، تحقیقات پرونده نسبت به بعضی از آن تخلفات کامل بوده و تفکیک آن بخش نیز ممکن باشد، هیات همان قسمت را مورد رسیدگی و صدور رای قرار می دهد و پرونده در مورد سایر قسمتها مفتوح مانده و رسیدگی ادامه خواهد یافت.

ماده86- چنانچه اشخاص متعددی موضوع رسیدگی در هیات تجدیدنظر باشند و به نظر هیات، رسیدگی نسبت به شخص یا اشخاصی از آنان مهیای صدور رای باشد، نسبت به آنان تعیین تکلیف خواهد شد.

ماده87- آرای صادره از هیات تجدیدنظر جز در مورد احکام محرومیت از اشتغال، قطعی است .

ماده88- رای هیات تجدیدنظر به اکثریت آرا صادر و ابلاغ می شود. نظراقلیت نیز در صورتمجلس هیات ثبت می گردد .

ماده89- هیات در مورد آرای قابل تجدیدنظر مکلف است قابلیت اعتراض، مهلت و مرجع تجدیدنظر رادر ذیل رای تصریح کند .

ماده90- هیات تجدیدنظر انتظامی در مواردی که مطابق تبصره (5) ماده (35) قانون مکلف به رسیدگی به اعتراض نسبت به نظریه کارشناسی و تخصصی است، چنانچه نظریه کارشناسی هیات بدوی  مطابق مدارک و اوضاع و احوال مسلم و معلوم قضیه باشد، آنرا تائید و به مرجع مربوط اعلام می نماید ودر صورتیکه اظهار نظر نسبت به آن مستلزم جلب نظر کارشناسان دیگرباشد، می تواند نظر آنان را استعلام نموده و سپس با اظهار نظر صریح خود به مراجع قضائی اعلام نماید.

*   تبصره- هیات تجدیدنظر مکلف است درمهلتی که از طرف مراجع قضائی تعیین میشود، نسبت به موضوع اظهار نظرنموده و چنانچه این امر در مهلت معین مقدور نباشد، از مرجع مزبور استمهال نماید




وضعیت پرونده


ماده108-  اجرای احکام وتصمیمات هیاتهای انتظامی جز در مورد تذکر یا توبیخ شفاهی که در حضور هیات مدیره نظام پزشکی محل صورت می گیرد ، با دادسرای انتظامی است .

ماده109- احکام برائت و قرارهای منع یا موقوفی تعقیب که از هیاتها صادر می شود، مستلزم اقدام از ناحیه دادسرا نبوده  و ابلاغ رای کفایت دارد.

ماده110- در مورد اجرای حکم تذکر یا توبیخ شفاهی موضوع بند (الف) ماده 28 قانون که باید در محضر هیات مدیره به عمل آید، دفتر هیات مدیره هماهنگی لازم را به عمل می آورد .

ماده111- احکام لازم الاجرا عبارتند از :

الف- حکم هیات بدوی که در مهلت مقرر نسبت به آن تجدید نظر خواهی نشده باشد.
ب- حکم هیات بدوی که مورد تائید هیات تجدید نظر قرار گرفته باشد .
ج- حکم هیات تجدید نظرکه  پس از نقض رای بدوی صادرشده باشد.
د- حکم هیات تجدید نظر در مورد محرومیت از اشتغال در صورتیکه در مهلت مقرر از آن تجدید نظر خواهی نشده باشد.
ه- حکم هیات عالی در موردمحکومیت که پس ازنقض رای هیات  تجدید نظر صادر شده باشد.
و- حکم هیات عالی که  در مقام رسیدگی به درخواست رئیس کل سازمان صادر شده باشد.
ز- حکم قطعی که از دادگاه تجدیدنظردادگستری استان صادر شده باشد.

ماده112- در مواردی که اجرای حکم باید توسط وزارت بهداشت یا دانشگاههای علوم پزشکی یا مراجع و مقامات مؤسسات بهداشتی و درمانی اعم ازدولتی یا غیردولتی به عمل آید، دادستان ضمن ارسال رونوشت حکم قطعی، دستور اجرای آنرا صادر می نماید. خودداری و ممانعت از اجرای دستور، مستوجب تعقیب انتظامی است .

ماده113- رفع ابهام یا اجمال از حکم هیاتها، با هیات صادر کننده حکم قطعی است، لیکن رفع اشکالات مربوط به نحوه اجرای حکم با دادسرا است .

ماده114- آموزش نحوه اجرای حکم و نظارت کامل بر چگونگی اجرا با دادستان است . دادستان می تواند معاون یا یکی از دادیاران را به این منظور تعیین نماید.

ماده115- هرگاه رای صادره راجع به چند نفر باشد و در موعد مقرربعضی از ایشان از آن، تجدید نظر خواهی کرده باشند، رای مزبور نسبت به بقیه پس ازانقضای مهلت تجدید نظرخواهی قطعی ولازم الاجراست.

ماده116- واحد اجرای احکام مکلف است محکومیت های صاحبان حرفه های پزشکی و وابسته را در سوابق انتظامی ثبت و ضبط نموده و یک نسخه از رونوشت حکم را جهت درج در پرونده نظام پزشکی صاحبان حرفه های پزشکی پروانه دار، به آن مرجع ارسال نماید.

ماده 117- چنانچه محکوم علیه در زمان اجرای حکم قطعی محرومیت از اشتغال به حرفه مربوط، در امر پزشکی یا حرفه مورد نظر دخالت نماید، دادستان انتظامی مکلف است علاوه برتعقیب انتظامی محکوم علیه (در مواردی که محرومیت از اشتغال دائم نباشد) فورا مراتب را به دادستان عمومی و انقلاب جهت تعقیب کیفری به اتهام دخالت غیرمجاز در امور پزشکی اعلام نماید.

ماده118- دادستان انتظامی می تواند برای اجرای احکام محرومیت، از مقامات وزارت بهداشت و دانشگاههای علوم پزشکی و سایر مقامات ذیربط استمداد نماید.

ماده119- چنانچه هنگام اجرای حکم، محکوم علیه فوت نموده یا دستخوش جنون شود، اجرای حکم موقوف می شود.

ماده120- ابلاغ آرای هیاتهای بدوی و تجدیدنظرانتظامی با هیات صادرکننده رای بوده و ابلاغ آرای هیات عالی انتظامی با هیات تجدیدنظرانتظامی استان مربوط می باشد.

 

ماده121- چنانچه رئیس کل سازمان،آرای قطعی هیاتهای بدوی و تجدیدنظرانتظامی را خلاف قانون تشخیص دهد، می تواند از هیات عالی انتظامی درخواست بررسی مجدد پرونده را نماید.

*   تبصره- در صورتیکه به تشخیص رئیس کل ، پرونده جهت بررسی به هیات عالی انتظامی ارسال گردد، اجرای رای تا صدور رای هیات عالی متوقف خواهد شد.

ماده122- در صورتیکه هیات عالی پس از رسیدگی های لازم ، رای صادره را مخالف قوانین ومقررات تشخیص دهد، آنرا نقض و رای مقتضی صادر می کند، در غیر اینصورت قرار رد آنرا صادر می نماید .

ماده123- درخواست رسیدگی مجدد نسبت به هرپرونده فقط برای یکبار پذیرفته می شود.

ماده124- درخواست رئیس کل سازمان فقط می تواند ناظر به آرایی باشد که در زمان حکومت قانون جدید صادر شده است .

 
 آیین نامه فوق مشتمل بر124 ماده و  33  تبصره ، در جلسه مورخ  4/12/84  به تصویب شورایعالی سازمان رسید.




مراحل و قوانین اجرایی


ماده91- مقر هیات عالی در تهران است و ترکیب و طرزانتخاب اعضای آن همان است که در قانون پیش بینی شده است.
ماده92- چنانچه هیات عالی دارای شعب متعدد باشد، رئیس شعبه اول، عهده دارمسئولیت اموراداری از جمله ارجاع پرونده ها است.
ماده93- هرهیات دارای یک رئیس و یک دبیر می باشد که در اولین جلسه و با رای مخفی اکثریت اعضا، برای مدت 2سال انتخاب می شوند . تجدید انتخاب آنها برای دوره بعد بلا اشکال است. تعداد جلسات هیات و زمان تشکیل آنها با توجه به تناسب پرونده ها و تراکم امور با مشاوره اعضا توسط رئیس هیات تعیین میشود.
*   تبصره1- اداره جلسات با رئیس و در غیاب وی با دبیر هیات بوده و چنانچه هیچیک از ایشان در جلسه حضور نداشته باشند، اعضای حاضر از میان خود و با اکثریت آرا یکنفر را برای اداره همان جلسه انتخاب می نمایند.
*   تبصره2- احکام رئیس و دبیر هیات عالی انتظامی توسط رئیس کل سازمان صادر می گردد.
ماده94- هیات عالی دارای دفتری است که تصدی آن با رئیس دفتر بوده و تحت نظارت رئیس هیات انجام وظیفه می کند.
 
 

ماده95- صلاحیت و حدود وظایف هیات عالی به شرح ذیل است:

الف- تجدید نظرنسبت به آرای موضوع بندهای (د),(ه),(و) و(ز) تبصره یک ماده 28 قانون.
*   تبصره: منظور از آرای قابل تجدید نظر اعم است از آرای محکومیت یا برائت صاحبان حرفه های پزشکی و وابسته در مورد محرومیت از اشتغال.
ب- رسیدگی مجدد نسبت به آرای قطعی بدوی یا تجدید نظر که خلاف قانون صادر شده است ، به درخواست رئیس کل سازمان.
تبصره : منظور از آرای قطعی آرایی است که یا در مهلت مقرر از آن تجدید نظر خواهی نشده یا آرایی که از هیات تجدید نظر انتظامی صادر شده باشد.
ج- رسیدگی به اعتراضات و شکایات اشخاص از طرز کاردادسراها و هیاتهای بدوی و تجدید نظرانتظامی.
د- نظارت عالیه بردادسراها و هیاتهای بدوی و تجدید نظرانتظامی.
ه-  ایجاد هماهنگی و وحدت رویه در امورهیاتهای انتظامی.
و- رسیدگی به اعتراض طرفین یانمایندگان قانونی آنان نسبت به نظریه کارشناسی هیات بدوی انتظامی موضوع تبصره (5) ماده (35) قانون.


 

ماده96- اشخاص ذیل حق درخواست تجدید نظر از هیات عالی را دارند:

 الف- محکوم علیه یا نماینده قانونی او.
 ب- شاکی یا نماینده قانونی او.

ماده97- مهلت تجدید نظر خواهی بیست روز از تاریخ ابلاغ  رای تجدید نظرخواسته است . چنانچه اعتراض خارج از مهلت به عمل آمده باشد، هیات قرار رد درخواست تجدید نظر خواهی صادر می نماید.

ماده98- هزینه تجدید نظرخواهی در هیات عالی مطابق مصوبه شورایعالی است . چنانچه متقاضی به تشخیص رئیس هیات یا رئیس کل سازمان، فاقد استطاعت باشد، ازپرداخت آن معاف خواهد بود.

ماده99- چنانچه محکوم علیه از تعقیب دعوی تجدید نظرخواهی در هیات عالی منصرف شود و درخواست خود را مسترد نماید، هیات قراررد درخواست تجدید نظر خواهی صادر نموده و رای تجدیدنظرخواسته به قوت خود باقی خواهد ماند.

*   تبصره- چنانچه پس از استرداد درخواست تجدیدنظر، هیات عالی رای صادره را مخالف قوانین و مقررات و یا موازین علمی و فنی تشخیص دهد، می تواند راسا به موضوع رسیدگی نموده و رای مقتضی صادر نماید.

ماده100- رسیدگی درهیات به نوبت به عمل می آید، مگراینکه به تشخیص رئیس هیات، رسیدگی خارج ازنوبت ضرورت داشته باشد.

ماده101- رئیس هیات ، پرونده های ارجاعی را شخصاً بررسی و گزارش آنرا تنظیم نموده یا به نوبت به یکی از اعضا ارجاع می نماید . عضو هیات مکلف است ظرف یک هفته خلاصه ای از جریان پرونده و دلایل طرفین و جهات تجدید نظرخواهی را ضمن اظهار عقیده خود کتبا اعلام نماید تا در جلسه بعدی هیات مطرح شود . هیات با توجه به گزارش عضومحقق وتحقیقات بعمل آمده، مشاوره نموده و به شرح آتی اتخاذ تصمیم می نماید:

الف- در صورتی که به نظر هیات اخذ توضیحی از طرفین لازم باشد، با تعیین وقت رسیدگی از طرفین دعوت به عمل می آید. موارد اخذ توضیح در صورتمجلس هیات و در احضاریه های طرفین قید می شود . عدم حضور مانع از رسیدگی نیست.
ب- در مواردی که از طرفین دعوت به عمل می آید، ابتدا از تجدید نظر خواه یا شهود و کارشناس در صورتی که دعوت شده باشند و سپس از تجدید نظرخوانده تحقیق می شود . خلاصه اظهارات طرفین باید در صورتمجلس ثبت شود.
ج- هیات عالی منحصراً درحدود تجدیدنظرخواهی و آنچه که درمرحله تجدیدنظر بررسی شده است حق رسیدگی دارد. چنانچه درجریان بررسی به تخلف جدیدی برخورد نماید، پرونده را جهت رسیدگی به رئیس هیات مدیره نظام پزشکی محل ارسال مینماید.
د- چنانچه رای از هیات بدوی یا تجدید نظر فاقد صلاحیت صادر شده باشد، هیات عالی ضمن نقض آن ، پرونده  را به مرجع صالح ارسال می نماید.
ه- در صورتیکه رای تجدیدنظرخواسته به صورت قرار باشد و به هر علتی نقض شود،  پرونده جهت رسیدگی به هیات تجدید نظر ارسال می شود . هیات تجدیدنظر مکلف است به ماهیت موضوع رسیدگی نموده و حکم مقتضی صادر نماید.
و- چنانچه رای تجدیدنظرخواسته در حدود قانون و مقررات صادر شده باشد، هیات ضمن تائید رای هیات تجدیدنظر، پرونده را به مرجع مربوط اعاده می دهد .
ز- در صورتیکه به نظر هیات، تحقیقات پرونده کامل نباشد و اخذ توضیح از کارشناس یا شهود برای احراز و کشف واقع لازم باشد، هیات  میتواند راساً و با دعوت از آنان تحقیقات مورد نظر را انجام داده یا کتباً از کارشناس استعلام نماید یا رفع نقایص و تکمیل پرونده را با ذکرموارد نقص از دادسرا یا هیاتهای انتظامی بخواهد.
ح- چنانچه رای تجدید نظر از حیث رعایت مقررات یا اصول و موازین علمی وفنی ، مخدوش یا غیر موجه باشد، هیات رای رانقض و رای مقتضی صادر می نماید.

ماده102- مقرراتی که در دادرسی بدوی یا تجدید نظر رعایت می شود، در مرحله رسیدگی در هیات عالی نیز جاری است، مگر اینکه به موجب قانون یا مقررات آئین نامه ترتیب دیگری مقرر شده باشد .

ماده103- هیات عالی می تواند از دادستان صادرکننده کیفرخواست یا جانشین قانونی او برای دفاع از کیفر خواست دعوت به عمل آورد. عدم حضورایشان مانع از رسیدگی نیست .

*   تبصره- دادستان صادرکننده کیفرخواست یا جانشین قانونی او می تواند در موارد ضروری با هماهنگی رئیس هیات عالی برای دفاع از کیفرخواست درجلسه هیات شرکت نماید.

ماده104- هیات عالی باید در ذیل رای خود قطعیت آنرا تصریح نماید.

ماده105- باتوجه به تبصره الحاقی به ماده 40 قانون، اشخاصی که به آرای قطعی هیاتهای بدوی، تجدیدنظر و عالی انتظامی اعتراض داشته باشندمی بایست ظرف مدت یکماه از تاریخ ابلاغ رای ، اعتراض خودرا به دفتر هیات صادرکننده رای قطعی تسلیم و رسید دریافت نمایند. دفتر هیات مکلف است اصل پرونده راضمن برگ شماری، ظرف مدت یکهفته به دفترکل دادگاههای تجدیدنظردادگستری استان مربوط ارسال نماید.
*   تبصره- به درخواست تجدیدنظرخواهی، مبلغ ده هزار ریال تمبر الصاق می گردد.



ماده106- چنانچه هیات عالی در جریان رسیدگی به پرونده های انتظامی یا در تعقیب شکایت اشخاص یا اعلام مقامات و مراجع اعم از شورایعالی ، رئیس کل ، هیات مدیره ، شورای هماهنگی استان ، دادستان و معاونین او هرگونه اخلال یا سوء جریانی مشاهده نماید، می تواند راساً به موضوع رسیدگی کرده و مراتب را با ذکر چگونگی آن به هریک از ارکان سازمان که مسئولیت موضوع به عهده آن است ، اعلام نموده و رفع آن را بخواهد.

ماده107- در صورتیکه سوء جریان ناشی ازمسامحه  در رسیدگی به وظایف محوله یا عدم رعایت بیطرفی یا اعمال غرض یا جهات دیگری باشد که به حسن جریان امور هیاتها اخلال نماید، هیات عالی می تواندعزل متخلف یا تعقیب انتظامی یا انحلال واحد را از رئیس کل سازمان درخواست نماید.






پیک پیشگیری




                               

 


مرکز پیشگیری از قصور پزشکی معاونت انتظامی

 


به حساسیت های دارویی بیماران توجه خاص داشته باشیم

    نظر به اینکه با بررسی برخی از پرونده های مربوط، به شکایت بیماران، مشاهده می شود که عدم دقت در اندیکاسیون تجویز دارو، اشتباه در مصرف داروی تجویزی، عدم اطلاع از موارد منع مصرف و حساسیتهای داروئی، میزان و چگونگی استفاده از دارو سبب بروز ضایعات جسمی، نقص عضو، بروز حساسیت و... در بیمار شده است که این خود باعث شکایت بیمار به مراجع قانونی و ایجاد مشکلات حقوقی و انتظامی برای همکاران محترم می گردد، لذا جهت آشنایی بیشتر، توجه همکاران را به مورد ذیل جلب می نماید.

 بیمار آقایی 42 ساله است که مورد شناخته شده آسم برونشیال بوده و با حمله حاد آسم (تنگی نفس شدید و سرفه) به بیمارستان مراجعه و پس از اقدامات اولیه در اورژانس، جهت ادامه درمان به دستیار بخش داخلی معرفی و بلافاصله وضعیت بالینی وی به پزشک متخصص آنکال اطلاع داده می شود و توسط وی دستور بستری در بخش داخلی صادر شده و پس از ویزیت و گرفتن شرح حال و معاینات فیزیکی، آمپول سفتریاکسون برای بیمار تجویز می شود. بیمار سابقه ابتلا به بیماری آسم را از چند سال قبل داشته و قبلا" نیز در همان مرکز درمانی بستری و توسط پزشک مذکور تحت درمان قرار گرفته بوده است.

همراهان بیمار پزشک معالج را از حساسیت وی به آنتی بیوتیک (سفتریاکسون) در تزریقات قبلی که درآخرین مرحله درمان در بیمارستان پیش آمده بود مطلع می نمایند، مع الوصف برای بیمار مجددا" سفتریاکسون تجویز می شود.در شرح حال اخذ شده توسط پزشک عمومی کشیک بخش نیز به حساسیت بیمار نسبت به داروی مذکور اشاره ای نشده و ثبت این مورد در پرونده ی بالینی وی فراموش می شود. بدنبال تزریق سفتریاکسون بیمار دچار برافروختگی شده و از پرستار مسئول تزریق، نوع داروی تجویزی را سوال می کند که پس از اطلاع از نام آن اظهار می دارد که به پزشک معالج گفته بودم که به این دارو حساسیت دارم بلافاصله با دستیار درمانی کشیک بخش تماس گرفته شده و برای بیمار قرص هیدروکسی زین و آمپول هیدروکورتیزون تجویز میشود و با وجود حساسیت بیمار، دستور تجویز بقیه سفتریاکسون در cc50 سرم داده می شود در حالیکه انفوزیون دارو بوسیله سرم ادامه داشته است، بیمار به پرستار کشیک بخش اظهار می دارد که از درون  می سوزم ولی بدون توجه به این مسئله، تجویز دارو ادامه می یابد که ناگهان بیمار ارست می کند که توسط تیم CPR احیاء و بهICU  منتقل می شود.

در ICU  برای بیمار مشاوره قلب و نورولوژی درخواست می شود. در جواب مشاوره قلب ذکر شده است که سمع ریه ها ویزینگ داشته، سمع قلب نرمال بوده JVP  برجسته نمی باشد، EKG نرمال ، 80/140=  BP و در عکس قفسه سینه (C.X.Ray ) شواهد افیوژن پریکارد دیده نمیشود. در مشاوره نورولوژی گزارش شده بیمار deep coma بوده، مردمکها به نور پاسخ می دهد ولی رفلکس قرنیه نداشته و در پاسخ به حرکات دردناک حرکتی در اندامها مشاهده نمی شود.

بیمار تا حدود 70روز در ICU  تحت مراقبتهای ویژه قرار داشته و سپس با تابلوی سپتی سمی فوت می نماید در گزارش آسیب شناسی چنین ذکر شده است: در مقاطع ریه خیز و خونریزی وسیع با نواحی آتلکتازی دیده می شود و در مقاطع کبد اتساع سینوزوئیدها و ارتشاح پراکنده سلولهای آماسی مشهود است.

بر اساس نظریه کارشناسان پزشکی قانونی، فوت بیمار، به دلیل عوارض ناشی از شوک آنافیلاکتیک در نتیجه تزریق سفتریاکسون بوده است. پس از فوت بیمار و گزارش نتیجه کالبد گشائی، خانواده بیمار به سازمان نظام پزشکی مراجعه و از عدم توجه به حساسیت بیمار به سفتریاکسون که منجر به مرگ وی شده است، شکایت می کنند. پس از بررسی پرونده توسط کارشناسان تخصصی ربوطه در هیات های بدوی، تجدیدنظر و عالی انتظامی سازمان نظام پزشکی، پزشک متخصص آنکال داخلی با وجود اینکه بیمار و همراهان وی سابقه حساسیت به آنتی بیوتیک تجویزی را به وی متذکر شده بودند و ایشان بدون توجه به سابقه حساسیت ، مجددا" تجویز آن را در پرونده منعکس کرده اند و دستیار کشیک که با وجود تذکر پرستار مربوطه و همراهان بیمار به حساسیت وی به آنتی بیوتیک در ضمن تجویز، مجددا" بعد از تزریق کورتون و دادن هیدروکسی زین، دستور تجویز مجدد این آنتی بیوتیک را داده اند و ضمنا" به علت تاخیر در حضور بر بالین بیمار، به ستناد ماده «3» و بند «ب» ماده «29» آئین نامه انتظامی نظام پزشکی و رعایت بند یک ماده 28 قانون سازمان نظام پزشکی در فوت متوفی مقصر شناخته شده و محکوم گردیده اند. توصیه: در این پرونده دستیار کشیک ادعا نموده حساسیت بیمار به سفتریاکسون را علی رغم تذکر بیمار فراموش کرده و در شرح حال بیمار قید ننموده است.

لذا به همکاران محترم توصیه می شود:

1- -در بدو ورود و به محض بستری شدن بیمار، در اولین فرصت شرح کاملی از بیمار گرفته و در پرونده منعکس نمایند (خصوصا" به موارد حساسیت های داروئی دقت و توجه کافی مبذول شود).

2- -به محض تماس کادر پرستاری و پرسنل بخش مبنی بر بدحال بودن بیمار، سریعا" بیمار را ویزیت نمایند.

3- -از تجویز داروهایی که بیمار سابقه حساسیت به آنها را ذکر می نماید خودداری شود.

 

 

 مرکز پیشگیری از قصور پزشکی معاونت انتظامی



 

 

 

مردن به دنبال گلو درد  


بیمار آقای جوانی است 32 ساله که نیمه شب با شکایت گلو درد به بیمارستان مراجعه و توسط پزشک عمومی معاینه و تحت درمان با آمپول بتامتازون ، آمپول پنی سیلین و سایر داروهای خوارکی قرار گرفته است . بیمار پس از این درمان ترخیص شده و بعد از حدود 3 ساعت به علت عدم بهبودی و احساس خفگی به همان بیمارستان مراجعه کرده و پس از معاینه مجدد توسط پزشک مذکور ، آمپول هیدروکورتیزون وریدی و آنتی هیستامین عضلانی برایش تزریق و سپس ترخیص شده است . بیمار حدود دو ساعت بعد دوباره به بیمارستان مراجعه و متاسفانه به علت دیسترس تنفسی فوت می کند پس از فوت ، جسد وی برای تعیین علت مرگ در پزشکی قانونی تحت کالبد شکافی قرار میگیرد و با توجه به شرح فوق و نتیجه کالبد شکافی و آزمایش های آسیب شناسی ، پزشکی قانونی علت مرگ را اپی گلوتیت حاد چرکی اعلام میکند . خانواده بیمار پس از فوت وی به سازمان نظام پزشکی مراجعه می کند و نسبت به عدم بستری و یا اعزام نکردن بیمار به یک مرکز درمانی مجهزتر شکایت مینمایند .
این پرونده تحت رسیدگی قرار میگیرد و پس از بررسی های کارشناسانه پرونده در هیات های انتظامی ، پزشک معالح به علت عدم ارزیابی دقیق از وضعیت بیمار و بستری نکردن وی در مراجعات بعدی جهت اقدامات درمانی اولیه و عدم مشاوره با متخصص مربوطه، مرتکب سهل انگاری و قصور تشخیص داده شده و محکوم میشود .
نکته آموزنده : برای جوانی که نیمه شب با درد گلو به بیمارستان مراجعه میکند و با اقدامات و درمانهای اولیه بهبود نمی یابد و در مراجعه دوم از احساس خفگی و گلو درد شاکی است ، مشاوره با متخصص آنکال و انجام اقدامات درمانی مؤثر تر و تحت نظر گرفتن وی ضروریست و انجام یک گرافی ساده از قفسه سینه ، گردن و تست CBC نیز کمک شایان و موثری به تشخیص و درمان نموده و از ضایعات جبران تاپذیر بعدی پیشگیری مینماید .
نکته دوم : همکاران محترم توجه داشته باشند که بیمار همیشه با همه علائم ذکر شده تابلوهای کلینیکی بیماری که در کتب مرجع علمی آورده شده است مراجعه نمی کند و اصطلاحا" بیمار کتاب را مطالعه نکرده است که همه علایم بیماری را با خود داشته باشد .
اگر چه در مورد فوق با توجه به غیر شایع بودن اپی گلوتیت در بزرگسالان و با توجه به هوشیار بودن و عدم وجود دیسترس تنفسی در مراجعه اول، تشخیص اورژانسی بودن بیماری مشکل است اما در مراجعه دوم که بیمار با احساس خفگی آمده ، لزوم دقت بیشتر و مشاوره با متخصص مربوطه و تحت نظر گرفتن بیمار ضروری است تا پس از تشخیص صحیح بیماری ، درمان لازم صورت پذیرد . 

مرکز پیشگیری ازقصور پزشکی معاونت انتظامی

 

 

 
 

 

 

 

 

 

چشم بسته گواهی فوت صادر نکینم

  با توجه به اینکه گاه عدم آشنایی با شرح وظایف، آئین نامه ها و مواد قانونی سبب بروز قصور پزشکی و در نتیجه منجر به محکومیت به مجازات های کیفری و انتظامی مقرر در قانون می شود، لذا توجه همکاران را به موارد ذیل جلب می نماید: چشم بسته گواهی فوت صادر نکنیم با عنایت به اهمیت امر خطیر گواهی نویسی، خصوصا" گواهی فوت که هرگونه صدور گواهی خلاف واقع می تواند علاه بر مجازات های کیفری مقرر در قانون (حبس، جزای نقدی و ...) و محکومیت های انتظامی صادره توسط سازمان نظام پزشکی را نیز برای پزشک صادر کننده گواهی در برداشته باشد توجه همکاران را به پاره ای از قوانین و دستورالعملهای مربوطه جلب می نماید تا دچار تبعات قانونی آن نشوند. ماده 539 قانون مجازات اسلامی: هرگاه طبیب تصدیق نامه برخلاف واقع درباره شخصی برای معافیت از خدمت در ادارات رسمی یا نظام وظیفه یا برای تقدیم به مراجع قضائی بدهد به حبس از شش ماه تا دو سال یا به سه تا دوازده میلیون ریال جزای نقدی محکوم خواهد شد.
و هرگاه تصدیق نامه مزبور به واسطه اخذ مال یا وجهی انجام گرفته علاوه بر استرداد و ضبط آن به عنوان جریمه، به مجازات مقرر برای رشوه گیرنده محکوم می گردد. ماده 540- برای سایر تصدیق نامه های خلاف واقع که موجب ضرر شخص ثالثی باشد یا آن که خسارتی بر خزانه دولت وارد آورد مرتکب علاوه بر جبران خسارت وارده به شلاق تا (74) ضربه یا به دویست هزار تا دو میلیون ریال جزای نقدی محکوم خواهد شد. بر اساس دستور العمل صادره از سازمان پزشکی قانونی در موارد مشروحه ذیل تعیین و یا تایید علت فوت الزاما" در پزشکی قانونی انجام گرفته، فقط این سازمان مجاز به صدور جواز دفن برای آن می باشد:
1- مرگ ناشی از قتل
2- مرگ به دنبال خودکشی
3- مرگ به دنبال هرگونه منازعه (اعم از درگیری فیزیکی و یا لفظی)
4- مرگ ناشی از صدمات هر نوع سلاح سرد و یا گرم
5- مرگ به دنبال حوادث رانندگی و تصادف (به هرشکل و با هر فاصله زمانی از حادثه که مرگ رخ دهد)
6- مرگ به دنبال مسمومیت (شیمیایی، دارویی، گازگرفتگی و ...)
7- مرگ به دنبال سوء مصرف مواد مخدر
8- مرگ به دنبال حوادث (زلزله، سیل، سقوط، برق گرفتگی، سرمازدگی، گرمازدگی، صاعقه زدگی و ...)
9- مرگ ناشی از کار(حوادث شغلی، مواد آلاینده محیط کار و ...)
10- مرگ در زندان، بازداشتگاه، پرورشگاه، اردوگاه، پادگان، آسایشگاه، مهمانسرا، و ...
11- مرگ در معابر و مجامع عمومی و پارک ها
12- مرگ ناشی از اقدامات تشخیصی ودرمانی
13- مرگ حین یا متعاقب زایمان یا سقط جنین
14- مرگ حین یا متعاقب ورزش
15- مرگ های ناگهانی غیر منتظره و غیر قابل توجیه
16- هر مرگی گه احتمال شکایت از کسی مطرح باشد
17- هر نوع مرگ مشکوک
18- مرگ افراد ناشناس
19- مرگ اتباع بیگانه
20- مرگ ناشی از خشونت خانوادگی
21- هر مرگی که احتمال جنحه یا جنایت در آن برود
صدور جواز دفن موارد ذکر شده خارج از سازمان پزشکی قانونی کشور بدون دستور مقام قضایی خلاف قوانین و نظامات دولتی محسوب می گردد. لذا به کلیه همکاران محترم توصیه می شود که در مورد صدور گواهی فوت و جواز دفن دقت کافی را مبذول دارند و از صدور آن در موارد مرگ های مشکوک خودداری نمایند تا دچار تبعات قانونی آن نشوند.


 
 

 

 

 

 

 

 
 

پیک پیشگیری 4  

 
 

 

اگر بیماری به ما مراجعه نمود و پس از گرفتن شرح حال، انجام معاینات فیزیکی و به کمک پاراکلینیک به تشخیص نرسیدیم، می توانیم ضمن مشورت با همکاران با تجربه تر نظر ایشان را جویا شویم و در صورت لزوم بیمار را در اسرع وقت به مراکز تخصصی مربوطه و مجهزتر اعزام نمائیم تا فرصت طلایی درمان را از دست نداده و از مشکلات بعدی که دامنگیر پزشک می گردد پیشگیری و از بروز ضایعه جبران ناپذیر برای بیمار جلوگیری کنیم. برای پی بردن به اهمیت موضوع به مطلب زیر توجه فرمائید: پندی از یک پرونده   


بیمار خانمی است 27 ساله که از حدود 9 ماه قبل دچار درد دست چپ همراه با بیحسی شده و پس از مراجعه به پزشک با تشخیص کم خونی برای وی قرص ویتامین جوشان و قرص آهن تجویز شده است. پس از مصرف داروها، درد بیمار موقتا" تسکین می یابد و پس از مدتی مجددا" به علت عود درد و بیحسی شدید دست چپ به مطب پزشک معالج رفته و برای وی قرص آرامبخش (اگزازپام) تجویز می شود بدنبال مصرف اولین دوز داروی آرامبخش نیمه های شب بعلت تشدید درد، همراهان بیمار وی را به درمانگاه نزدیک منزل، منتقل و پزشک درمانگاه بلافاصله دستور اعزام به بیمارستان را جهت بستری صادر می نماید. در بیمارستان، بیمار دچار سیانوز ، فقدان نبض،سردی و بیحسی دست چپ بوده که برای او آنژیوگرافی درخواست می شود. در آنژیوگرافی صورت گرفته، تشکیل ترومبوس (لخته) به طول 3 سانتی متر در شریان ساب کلاوین (شریان تحت ترقوه ای) و ایجاد تنگی و انسداد در ادامه شریان گزارش شده و با تشخیص ایسکمی اندام، برای بیمار سمپاتکتومی گردنی سمت چپ انجام می شود. بیمار روز بعد از عمل دچار تاکیکاردی و تنگی نفس (دیسپنه) شده و در عکس قفسه سینه آتلکتازی ریه چپ مشاهده شده است. پس از مشاوره داخلی برای بیمار هپارین تجویز و علائم حیاتی بیمار به صورت ذیل گزارش شده است: min/ 22= RR min/ 120=PR mmHg80/120=BP در پرونده بیمار اسکن پرفیوژن نیز درخواست شده که نتیجه آن آمبولی ریه بوده و توصیه به بررسی علت هیپرکوآگولوبینمی (افزایش خاصیت انعقاد پذیری خون) شده است. همچنین در مشاوره روماتولوژی با تشخیص احتمالی بیماریهای اتوایمیون، توصیه به انجام تستهای ایمونولوژیک می گردد. در آزمایشات انجام شده نتایج به صورت زیر می باشد: 4:anticardiolipin (IgG) 3:anti cardiolipin (Igm) 242: C 99: C protien 55: ch 69:s protein نهایتا" به علت عدم بهبودی، نداشتن نبض و سردی اندام فوقانی، بیمار با تشخیص ترومبوآمبولی (تشکیل لخته)، تحت آمپوتاسیون (قطع عضو) اندام فوقانی چپ قرار می گیرد. همسر بیمار جهت اعتراض به سازمان نظام پزشکی مراجعه و طرح شکایت می نماید. پس از بررسی پرونده در هیات بدوی انتظامی، پزشک معالج به علت عدم تشخیص صحیح بیماری مقصر شناخته شده و محکوم میشود. با اعتراض مشتکی عنه،پرونده به هیات عالی انتظامی ارسال می شود. که پس از بررسی پرونده توسط کارشناسان مربوطه، رای هیات بدوی تائید می گردد. توصیه: به همکاران محترم توصیه می شود با شرکت در سمینارهای علمی و جلسات گزارش صبحگاهی بیمارستان‌ها (morning report) و مطالعه تظاهرات مختلف بیماری اطلاعات علمی خود را به روز نمایند تا در برخورد با بیماران، ضمن تشخیص سریع بیماری مناسب ترین درمان را شروع نموده و از اتلاف وقت، معطل شدن بیمار و از دست دادن زمان طلایی درمان پیشگیری نمایند تا خدای ناکرده زندگی خانواده ای در معرض تهدید و آسیب قرار نگیرد. در موارد عدم تشخیص بیماری نیز در مرحله اول ضمن مشورت با همکاران با تجربه تر نظرات ایشان را جویا شوند و در صورت لزوم بیمار را در اسرع وقت به مراکز درمانی مجهزتر و تخصصی تر اعزام نمایند تا فرصت طلایی درمان از دست نرفته و مشکلات بعدی دامنگیر پزشک و بیمار نگردد.

 

 
 

مرکز پیشگیری ازقصور پزشکی معاونت انتظامی